شمر شناسی ...

متن مرتبط با «چه میگویی که بیگه شد» در سایت شمر شناسی ... نوشته شده است

که درد اشتیاقم قصدِ جان کرد ..

  • لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی تبارکت تعطی من تشاء و تمنعالهی و خلّاقی و حرزی و موئلیالیک لدی الاعسار و الیسر افزعالهی اذقنی طعم عفوک یوم لابنون و لا مال هنالک ینفع... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پاییز می گذشت در کوچه های سبز ...

  • حکایت چند روز قبل، دقیقا همان حکایتِ همیشگیِ اشتباه در فهم دینامیک دنیا بود. مثل قوم لوط که ابر عذابِ ویران کننده ی بَرکَننده را، ابر مهربانِ باران زای سازنده می پنداشتند و با رقص و شادمانی آن را به نظاره نشسته بودند. مثل آن شعر سایه که می گفت‌: "گفتم که مژده بخش دل خرّم است این/ مست از درم درآمد و دیدم غم است این! ... " . . نیاز به آیه های والضحی ست این روزها ...  . بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعری که زندگی ست …

  • لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی تبارکت تعطی من تشاء و تمنعالهی و خلّاقی و حرزی و موئلیالیک لدی الاعسار و الیسر افزعالهی اذقنی طعم عفوک یوم لابنون و لا مال هنالک ینفع... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • وِلشدگان!

  • لک الحمد یا ذالجود و المجد و العلی تبارکت تعطی من تشاء و تمنعالهی و خلّاقی و حرزی و موئلیالیک لدی الاعسار و الیسر افزعالهی اذقنی طعم عفوک یوم لابنون و لا مال هنالک ینفع... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ما را حلال کن که غریب آشیانه ایم ...

  • " حیدربابا ز کوی تو راهم کج اوفتاد/ آوَخ شتاب‌ِ عمر به وصلت امان نداد ... من بی خبر ز طالع آن گلرخان شاد/ غافل بُدم ز پیچ و خمِ راه زندگی/ ز آوارگی و مرگ و جدایی و راندگی ... ترکِ سپاسِ نان و نمک کارِ مرد نیست/ حسرت به عمرِ طی شده داروی درد نیست/ نامرد را هر آئینه بردی به نرد نیست/ ما هم نمی بریم تو را لحظه ای ز یاد ... ما را بکن حلال، اجل گر امان نداد ..." برگردان فارسی منظومه ی درخشان حیدربابا .. . . پ.ن: جز با اشک می توان این شعرهای شهریار را خواند؟  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در عفو لذّتی است که در انتقام نیست ..

  • "هرکسی را بفهمی، قطعا او را می بخشی ... " . . پ.ن: زمانی که کسی را نمی بخشیم، ظرفیتِ فهم آن فرد را نداریم. چه کشیده که به اینجا رسیده. تمام آلام و آمال ش را باید ترسیم کنی تا بتوانی جراحتی که وارد کرده است را ترمیم کنی. خودت باید جای او بنشینی و از روز اوّلی که به این کره ی خاکی پانهاده، او را زندگی کنی و بفهمی اش. آن وقت او را می بخشی. حتماً او را می بخشی ... . . پ.ن.2: به رسم هر ساله ی شب قدر از تمام کسانی که اینجا را پیوسته می خوانند عذر تقصیر و طلب حلالیت دارم. از کسانی که گسسته می خوانند هم. اگر اتفاقی گذرشان افتاد، بگذرند از من. حتّی از کسانی که نمیخوانند و به واسطه شاید خبرش را برسانند به او. از همه ی کسانی که درکم کرده اند طلب عفو دارم. و حتی از کسانی که ترکم کرده اند ..  . . پ.ن.3: الهی .. تولّ من امری ما انت اهله .. و عُد علیّ بفضلک علی مذنبٍ قد قمره جهله ... وصف الحال است؟ چه جور هم. . بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعری که زندگی است (5) ...

  • " گیرم که وصال دوست در خواهم یافت   این عمرِ گذشته را کجا دریابم؟ ... " . ., ...ادامه مطلب

  • شعری که زندگی است (6) ..

  • "می تابد و می سوزد و می رویاند  خاصیت آفتاب دارد غم تو ... ", ...ادامه مطلب

  • که جودِ بی دریغ ش خنده بر ابر بهاران زد ...

  • ابوعبید در فضائل القرآن از ابوذر نقل کرده است که شبی پیامبر در تمام رکعات نماز شب فقط یک آیه را تلاوت نمود. آن آیه این بود که "ان تعذّبهم فانّهم عبادک، و ان تغفر لهم فانّک انت العزیز الحکیم". آیات پا, ...ادامه مطلب

  • تا خم شد و موی گشت کافور ..

  • "هر که را صبحِ شهادت نیست شامِ مرگ هست  بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند؟ ... " . . پ.ن: میدانم لایق محبّت شما که آهسته می گذرید ازینجا نیستم، ولی از لطف خدا اینقدر می دانم که برای صاحب این خانه دعا می کنید امشب. و شب های پیش رو. و می گذرید از من اگر حقّی از شما را از بین برده ام. و الله مستعان., ...ادامه مطلب

  • که در مقام رضا باش و از قضا مگریز ...

  • بهترین تعریفی که از تقدیر دیده ام منسوب به شمس الدین تبریزی است: "تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگی مان از پیش تعیین شده،‌ تا ازین رو آدمی گردن خم کند و بگوید: «چه می باید کرد، تقدیرم این بود»، این نشانه ی جهالت است. تقدیر همه ی راه نیست، فقط تا سر دو راهی هاست! گذرگاه مشخص است، امّا انتخاب گردش‌ها و راه‌های فرعی در دست مسافر است. پس نه بر زندگی‌ات حاکمی و نه محکوم آن .. " . . , ...ادامه مطلب

  • آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم ...

  • هرچه به وضع حاضر می نگرم، بیشتر یقین پیدا می کنم که واقعه ی بزرگ تری در راه است. واقعه ی خافضه ی رافعه ای .. و این مسیر حادثه را دیگر بازگشتی نیست. بیشتر می فهمم که عزلت گزیدن اجباری اهل دنیا برای ای, ...ادامه مطلب

  • افسوس که بی فایده فرسوده شدیم ..

  • یک نقطه ای دقیقا هست که شروع میشود به سفید شدن. به شکستن. و به طرز چشمگیری همه تو را می بینند و می گویند حیف. و تو نمی توانی بدون بغض توضیح دهی که این سان شکستن از پس رنج هزاره هاست! نمی توانی بگویی , ...ادامه مطلب

  • عشق کاری ست که موقوف هدایت باشد ...

  • روزهای عجیبی است. انگار که یک مسیر بی بازگشت آغاز شده است. انگار که دیگر هیچ چیز مثل سابق نخواهد شد. بعد از شهادت حاج قاسم، در حال التیام و التجاء بودیم که حادثه ی تلخ دیگری رسید. آن جمعِ غریبانه که , ...ادامه مطلب

  • خنک آن را که می گیری که جانم مست ایشان است ...

  • در این دنیا که همه سگ دو می زنند تا چیزی بشوند، تو دنبال "هیچ" شدن باش. فانی محض شو. فرض کن مرگ حالا آمده است و تو آرام آرام هرچه داشته داده ای و تمام. نه بسته دل به هیچ کس، نه بسته جان به هیچ جا. ره, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها