جز خون دیده زینت دامان ما نشد ..

ساخت وبلاگ

آن نوشته ای که حذف کردمش بنابر مصالحی، حین اثاث کشی نوشته بودم. پای ماشین اتوبار. با تلفن همراه. احساس وظیفه می کردم. در همان چندساعت اوّل هم بیش از پنجاه هزار نفر آن را خوانده بودند در شبکه های اجتماعی. در آن نوشته به نکته ای اشاره کرده بودم که این روزها میبینم زیاد میان زبان ها می گردد. خصوصا بعد از حوادثی که هفته ی پیش در پایتخت رخ داد، که به عقیده ی من محصول اصلی گسل گسترده شده در انتخابات و تضعیف سیستم بود. که در طی آن، جریانی اقوام و مذاهب را مقابل سیستم قرار داد. حرکتی بسیار تهاجمی و البته کوته بینانه که آقای روحانی برای فرار از پاسخگویی به آن دامن زد. برای شوراندن آتش اعتراض مردم، سعی کرد این آتش خشم را به جای آنکه فرونشاند به سمت سیستم هدایت کند. اینست که شما صندوق های قومیتی را اگر بنگرید، به نحو شگفت انگیزی رای به روحانی داده اند. شهرهایی که در فقر مطلق هستند بعضا. که اگر مقایسه شود با رای روستاها و شهرهای کوچک دیگر که رای بسیار بالای به رقیب ایشان داده اند، به راحتی به دست می آید که دلیل رای دادن شان، حساسیت های قومیتی یا مذهبی بوده است. و رگبار خشم شان از وضع موجود اقتصادی را به روی سیستم گرفته اند و نه دولت. تحریک گسل های قومیتی و مذهبی، باعث تهییج احساسات و اعتقادات شده و جوانان ناراضی کرد و بلوچ و الخ ممکن است از آن طرف بام بیفتند و جذب فرقه های ضالّه ی داعش و امثالهم شوند و به روی هم وطن مظلومشان آتش بگشایند. 

حالا که حوادث هفته ی گذشته در مجلس و حرم امام رخ داده است، جریان تفرقه افکن پرچم وحدت دست گرفته است. چرا؟ چون به خوبی واقف شده اند که چه کرده اند در ایّام انتخابات. محصول اصلی تلاش آن ها در این انتخابات، تحریک گسل ها و  تضعیف سیستم بود. خصوصا سیستم های امنیتی و قضایی. که با همه ی ایرادهای وارد بر آن ها، حافظان اصلی امنیت هستند. پلیس باید قاطع باشد. قوی باشد. برخورد جدی و مستحکم با هر خلافی داشته باشد. در آمریکا، سعی می کنند پلیس را طوری بالا ببرند که احدی جرئت نکند به آن تعرّضی کند. بیش از آنچه که هست حتی، در فیلم ها و تبلیغات آن را خشن و جدّی نشان می دهند. چون می دانند یکی از ارکان مهم امنیت مردم، قدرت پلیس است. وقتی در ایّام انتخابات، بهترین و قوی ترین رئیس پلیس ایران، حتی به زعم مخالفان، اینچنین جلوی دوربین ذبح می شود و با نطق های کوبنده، شگفت آور و ماهرانه ی روحانی در هم می پیچد و به قول معروف "لوله" می شود، داعش سر بلند می کند. نزاع های خیابانی وسعت می یابد. وسط خیابان دیوانه ای قمه می کشد و ساعت ها عربده می زند و کسی به داد مردم نمی رسد. وقتی بسیج در اثر فشار رای مردم، حوصله نمی کند دیگر که گشت های خیابانی داشته باشد و ماشین ها را وارسی کند، یک نفر با بیست نارنجک و دو قبضه کلاش و یک جلیقه ی انفجاری در خیابان های تهران سوت می زند و راه می رود. بی آنکه کسی وقعی نهد. وقتی گشت نباشد، در ظهرِ عرق ریزِ رمضان، کسی با جلیقه ی ضخیم ِ پیچیده و شلوارهای گشاد در خیابان قدم می زند و کسی ظنّی نمی برد که این چیست که بر تن دارد. حوادث چهارشنبه ی گذشته، حاصل حرکت روی گسل ها و تضعیف سیستم است. استدلال های مسئولین هم این روزها بی اساس و مشوّش است. می گویند مسائل امنیتی را جناحی نکنید! الله اکبر از این فتنه ها که در سر است. چه کسی مسائل امنیتی و قومیتی را جناحی کرده است؟ انصاف هم چیز خوبی است. در همان ایّآم انتخابات دلسوزانه نصیحت کردیم که این گسل های قومیتی را تحریک نکنید که دامنه ی آن محدود به این روزهای انتخابات نمی شود. یا اینکه بیان می کنند که "در چهارسال گذشته بیش از صد عملیات تروریستی از داعش منهدم شده است". قبول. اینکه اثبات مدعای ما ست که وقتی در این مدّت تمام عملیات های آنها شناسایی و منهدم شده اند، چطور این دو عملیات شناسایی نشده است؟ دو دلیل می تواند داشته باشد، اول آنکه ضعفی در سیستم امنیتی کشور پیش آمده باشد و دوّم اینکه این عملیات ها خیلی پیچیده تر از مابقی بودند. دلیل دوّم خنده دار است. اینقدر ناشی و ابله بوده اند که نقشه ی مقصد را نداشته اند. آنکه وارد حرم امام شده است، نمی دانسته ضریح کدام سمت است و خودش را در باغچه منفجر کرده! دیگری که وارد مجلس شده اصلا نمی دانسته که ساختمان اصلی نمایندگان کجاست. به ساختمان اداری رفته است به اشتباه. اینقدر ناشی و پیش پا افتاده بوده اند. لذا واضح است که عملیات هفته ی گذشته، حاصل رخوتی است که در سیستم های امنیتی رخ داده و آن هم بدون شک ناشی از ضربه ی سخت رئیس جمهور در مبارزات انتخاباتی به سیستم امنیتی و قضایی کشور است.

به راستی اگر آن که وارد صحن بی در و پیکر مجلس شد، به جای چپ به راست می پیچید و نمایندگان مردم را به رگبار می بست چه کسی پاسخگو بود؟ یا اگر این جلیقه های انفجاری جایی میان مردم در فضای بسته ی مترو یا اتوبوس منفجر می شد، چند صد خانواده ممکن بود به عزا بنشینند؟ امنیّت اتّفاقی نیست دوستان. جایی این نزدیکی ها کسی دارد خون دل می خورد و آن طرف تر هم، خیل خیل دارند خون می دهند که شما اینجا بنشینید و رای هایتان را جمع کنید. دارند از جانشان می گذرند تا شما آزادانه و در امنیت بتوانید فحش شان دهید. "لوله" شان کنید. بخدا انصاف نیست. می ترسم آتش قهر الهی دامن همه را بگیرد. و اتّقو فتنةً لاتصیبنّ الذین ظلموا منکم خاصّةً... واعلموا انّ الله شدید العقاب .. 

.

.

شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhabazac بازدید : 166 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 19:42