نه حرف سپید می زنم من نه سیاه ..

ساخت وبلاگ

اساسی ترین تصویر نادرستی که از دنیا داریم اینست که ممکن است از اندوه و ناملایمات روزی رهایی یابیم. این احتمال که ممکن است سالی بگذرد و همه چیز سرجای خودش باشد و ما هم حاصل و آسوده بنشینیم. یکی سال ها اجاره نشین بود و خانه ای خرید و به مجرّد آنکه در خانه ی خودش نشست بچه ش مریض سخت شد. یکی دانشگاه قبول شد، رتبه ی نخست و بعد مادرش را از دست داد. یکی به همسر دلخواهش رسید ولی سرطان گوارش گرفت و کج دار و مریز زنده است. آن یکی به پست و مقام ریاست رسید ولی کارش به رسوایی کشید. فلسفه ی دنیا همین حالت سینوسی عسر و یسر است. درد و آرامش. همیشه مترصّد است که مشکلی را بر مشکلاتت بیفزاید و تو را به مرز استیصال ببرد. آنگاه روزنه ای بگشاید و مرهم نهد و باز که آسودگی ایستا شد، دردی بفرستد. طبیعت همین است. اینست که فردی که عاقل باشد، جای خالی غم و غصه را بیجهت پُر نمی کند! می گذارد همین باشد تا زیادتر نشود، اگر همّتی ندارد تا اصالت غم را نابود کند. و زوال اصالت غم فقط با موت نفس است. این ها که رگ دستشان را می زنند تا راحت شوند، مفهوم را شناخته اند ولی راهش را نه. باید کارد به دست گرفت و ریشه ی تمام دلبستگی های طبع را سوزاند. اینکه فرموده است موتوا قبل ان تموتوا، یعنی قبل از آنکه مرگ بیاید و حساب دلبستگی هایت را برسد، خودت آن ها را دفن کن. انگار که بعد ازین آزادی محض و آرامش ابدی است ... 

.

.

شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhabazac بازدید : 167 تاريخ : شنبه 19 مرداد 1398 ساعت: 21:08