هرچه بپوشیم پدیدارتر است ...

ساخت وبلاگ

(1)

یکی از دینامیک های اساسی این دنیا در مکانیزم خواستن است. انگار اگر به او ایمان داشته باشی و دلت از دنیا چیزی را بیش از حد بخواهد نمی دهند. هرقدر هم بکوشی نمی شود. باید رهایش کنی تا بدهند. به محض آنکه دیگر نخواهی من حیث لایحتسب می رسد. به از آن که فکر می کرده ای. از دست باید شست تا به دست آید. حکایت درخشانی است از وحی الهی به داوود نبی علیه السلام:

 قالَ اَمیرُالمُؤمِنین علیه السلام: اَوْحَى اللّه ُ اِلى داوُودَ: یا داوُودُ! تُریدُ وَ اُریدُ وَ لایَکُونُ اِلاّ ما اُریدُ ، فَاِنَ اَسْلَمْتَ لِما اُریدُ اَعْطَیْتُکَ ما تُریدُ وَ اِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِما اُریدُ اَتْعَبْتُکَ فیما تُریدُ وَ لا یَکُونُ اِلاّ ما اُریدُ.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خداوند متعال به حضرت داود علیه السلاموحى فرمود: اى داود! تو مى خواهى، من هم مى خواهم ، ولى جز آنچه من مى خواهم نمى شود. پس اگر تسلیم آنچه من مى خواهم بشوى، آنچه را هم تو مى خواهى عطایت مى کنم. امّا اگر تسلیم آنچه من مى خواهم نشوى، در آنچه خودت مى خواهى تو را به رنج مى افکنم و جز آنچه هم که من بخواهم نخواهد شد .. 

(2)

و حکمت عمیق دیگری است در راه و رسم دوست داشتن. و رشته مغیلانی که در پای آن می روید. می گویند زندانبان به یوسف گفت: من تو را دوست دارم! یوسف گفت: هر بلایى به من رسیده ، از دوست داشتن است . خاله ام مرا دوست داشت، مرا دزدید. پدرم مرا دوست داشت، برادرانم به من حسادت ورزیدند . همسر عزیز مصر ، مرا دوست داشت ، مرا به زندان انداخت. یوسف علیه السلام در زندان به خداوند شکوه کرد و گفت: پروردگارا! من به چه جرمى گرفتار زندان شدم؟ وحی آمد که: تو آن را انتخاب کردى ، آن هنگام که گفتى: "پروردگارا! زندان ، برایم دوست داشتنى تر است از آنچه مرا بدان مى خوانند" . چرا نگفتى: سلامتى و رهایى برایم دوست داشتنى تر است از آنچه مرا بدان مى خوانند؟ ..

(3)

شعری که امروز سهم غروب خسته ی نیمِ آذرِ پرُ پاییز شد از منزوی بود. "من زخمی دیروزم و بیزارم از امروز/ وز آنچه می نامند فردا، نا امیدم ... "

.

.

.

شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhabazac بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:52