از نو برایت می نویسم (18) ...

ساخت وبلاگ

" این روزها از خواب که بیدار می شوم، گاهی تا مدّتی نمی دانم کجا هستم، چه هستم یا اصلا هنوز هستم یا نه. احساس می کنم کماکان خوابم و در رویا راه می روم، حرف می زنم و زندگی می کنم. پیشتر با صدا کردن هم خانه م ازین توهّم می رستم، حالا حتی خیال می کنم صدا زدن او هم در خواب اتفاق افتاده است. و خواب را چه دیوانه وار دوست دارم این روزها. می برد مرا به جایی که باید. خواب هایی که به دیوارهای آجری دانشگاه شریف می رسد. و آن روزهایی بود که برای سرپا ماندن دستم را به دیوار می گرفتم و می گذشتم. مثل آن سکانس فیلم آبی کیشلوسکی، که ژولیت بینوش دستش را به دیوار آنقدر سخت می کشید تا خراش بیفتد. تا درد را از روحش با جسم ش برساند. تا فکر درد جسمی درد روحانی را بکاهد. لذّت مازوخیست واری است با زخم بازی کردن ... 

هنگامی که در میانه‌ی شب بیدار می‌شدم به همان‌گونه که نمیدانستم کجا هستم،در لحظه‌ی اول نمیدانستم حتی کیستم. تنها احساسی ساده و بدوی از وجود داشتم آنگونه که جانوری میتواند در ژرفای خود حس کند. از انسان غارنشین هم ساده‌تر بودم. اما آنگاه یاد برخی از جاهایی که در گذشته آنجا بودم یا میشد بوده باشم چون امدادی آسمانی به سراغم می‌آمد تا مرا از خلائی که خود به‌تنهایی توان رهایی از آن را نداشتم بیرون بکشد .. (در جستجوی زمان از دست رفته. مارسل پروست. طرف خانه سوان)

.

.

تابستان رسیده است و گرم. که در هر گوشه ای از فضای دانشگاه را که بنگری دانشجویان مثل گربه های خسته به طرز رخوت آوری آفتاب گرفته اند. دانشجویان آمریکایی به شهرهایشان و دیگران به کشورهایشان می روند. این سه ماه را. به جز ما، که به قول نیما " به جز من که درد و غمم شد فزون". نه راه پیش داریم نه راه پس. مثال همان روی ارّه نشستن است. برای اینکه ماندن قانونی باشد، باید ترم تابستان را ثبت نام کنم. با درس های تفریحی. و شهریه و اجاره را هم به تمام بپردازم. البته استادم قول هایی داده است که همچنان قرارداد را تمدید کند و شهریه waive شود. امیدوارم سر حرفش بماند. واقعا اینقدر افراد این مدّت حرف هایشان را عوض کرده اند که به هیچ چیز نمی توانم اعتماد کنم. و لا اعتمد الّا قوله. و لا امسک الّا بحبله .. 

.

به غذای مکزیکی ها گرایش پیدا کرده ام. خصوصا پیش غذایی یا به قول خودشان دیپینگ ی به نام گواکِ مولی. آواکادو و لیموترش و گوجه فرنگی با فلفل زیاد و نمک. و کمی ادویه های خاص گیاهی. مزه ی تازگی می دهد .. "

شمر شناسی ......
ما را در سایت شمر شناسی ... دنبال می کنید

برچسب : برایت,نویسم, نویسنده : bhabazac بازدید : 188 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 14:03